سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با کسی که به او می آموزید و نیز کسی که از او فرا می گیرید، نرمی کنید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
یکشنبه 103 آذر 4: امروز

درباره شیطان پرستی
(یزیدیان)



با سلام
چند روز پیش در وبگردیهایم به مطلبی در مورد شیطان پرستی یا همون فرقه یزیدان برخوردم (این شیطان پرستی با اون شیطان پرستی غربی فرق داره!). این مطلب که مشاهدات اتفاقى یک هلندی از مراسم خاص سالیانه پیروان آنست و شاید برای اغلب شما دوستان تازگی داشته باشه را + یکسری تحقیقات و اطلاعات اضافی در این مورد این فرقه + گزارش تصویری از مراسم حج این شیطان پرستان

درباره شیطان پرستی
(یزیدیان)



 

اول از همه باید به یک نکته حساس اشاره کنم. نام شیطان پرستى پس از اسلام به پیروان این مسلک قدیمى داده شده است. اهل این فرقه به شدت از این نام بیزارند و آنرا توهین به خود و به فرشته مقرب خدا "ملک طاووس" مىدانند که در اسلام و بسیار از ادیان دیگر به نام شیطان متصف شده است.
تابستان سال ۲۰۰۲ از طرف تلویزیون هلند براى تدریس فیلم به دانشجویان کرد شاغل در تلویزیون کردستان عراق (KTV) به کردستان عراق سفر کردم و کلاسهایم را در "هتل ژیان" در شهر "دهوک"، بزرگترین شهر مرزى کردستان عراق با سوریه، تشکیل دادم. دانشجویانم که از شهرهاى مختلف کردستان آمده بودند مثل من و سایر همکارانم در تمام طول کورس در همین هتل اقامت داشتند. اواخر ماه جولاى بود که یکشب در رستوران هتل با یک مرد روحانى خوش لباس که چشمانى نافذ و سلوکى سنگین داشت آشنا شدم. توجهم از آنجا به او جلب شد که دیدم در میان حرف زدن با همراهش از گیلاسى کوچک نرم نرمک عرق مىنوشد! کاک خلیل، یکى از مسئولان تلویزیون کردستان که مامور رتق و فتق امور دانشجویان بود گفت که او رهبر شیطان پرستان است. از کاک خلیل خواهش کردم مرا با ایشان آشنا کند و از یکى از دانشجویانم که حاضر بود خواستم تا دوربینم را راه بیاندازد و از این ملاقات فیلم بگیرد.
نیمساعتى بیشتر وقت ایشان را نگرفتم و ایشان با سعه صدر بىدانشى مرا در مورد "دین یزیدى"، نام رسمى مذهب تحت رهبریشان، به دیده اغماض نگریست. بویژه آنجا که خواستم حرفى زده باشم و گفتم که مىدانم که آنها شاخه‌اى از زرتشتیان هستند و پاسخ شنیدم که هرگز. دین یزیدى هزاران سال به دین زرتشت قدمت دارد. با اینهمه وقتى گفتم خیال مىکنم عنوان "یزیدى" معرب و کردى شده‌ى "ایزدى" باشد آنگونه نه نشنیدم که پیشتر. حاصل بدردخور آنشب اما این بود که فهمیدم مراسم حج یزیدیان دو روز دیگر در "پرستشگاه لالش" به رسم هر ساله برگزار خواهد شد. اجازه حضور و حتى فیلمبردارى از مراسم را هم بعنوان مهمان رسمى همانشب از ایشان گرفتم و کاک خلیل قول داد مرا با جیپ تلویزیون کردستان به لالش ببرد.
لالش روستائى است در مرکز کردستان عراق که از شهر دهوک نزدیک به سه ساعت با ماشین فاصله دارد. این روستا مرا به یاد میگون خودمان مىانداخت با همان کوچه‌هاى خاکى و فراز و نشیب بسیارش. پرستشگاه لالش که به آتشکده‌اى بزرگ مىماند در مرکز این روستا بر فراز تپه‌اى بنا شده که ظاهرا باید خیلى قدیمى باشد. وقتى به لالش رسیدیم روستا مملو از جمعیت بود. مىگفتند در طول این سه روز چندین هزار نفر به زیارت خواهند آمد، نه تنها از کردستان عراق که از سوریه و ایران نیز هم ﴿ظاهرا تعداد بسیارى از پیروان این دین در استانهاى کردستان و کرمانشاهان ایران زندگى مىکنند﴾. جوانترها، دختر و پسر، با پاى برهنه ﴿مطابق با مراسم﴾ در کوچه‌ها شادمانه قدم مىزدند و برخى از آنها روى بام بلند خانه‌اى به آهنگ کردى دست در دست هم انداخته بودند و مىرقصیدند. زنها به پخت و پز در دیگهاى مسى بزرگ بر اجاقهاى سنگى مشغول بودند.
پرستشگاه لالش از سه قسمت تشکیل مىشود: شبستان، محوطه حیاط و صحن دوزخ جائیکه مراسم حج در آن برگزار مىشود. وقتى من به شبستان مىرسم نزدیک به صد نفر مرد، اکثرا در لباس کردى و بعضا با سر و وضع شیک، دور سالن بزرگ نشسته‌اند و دو بدو و چند به چند دارند با هم اختلاط مىکنند. مردى از قهوه‌جوشى دسته بلند در استکانهائى به کوچکى انگشتانه قهوه‌اى به تیرگى قیر و به تلخى زقوم مىریزد ﴿زقوم: گویند درختى است در جهنم داراى میوه‌اى بسیار تلخ که دوزخیان از آن خورند - فرهنگ معین﴾ و دور مىگرداند. مردى با چپى عگال به سر مامور مىشود ما را در مراسم حج همراهى کند. کفش و جورابم را در حیاط در مىآورم و به دنبال مرد به طرف دوزخ راه مىافتم در حالیکه یکى از دانشجویانم با دوربین روشن دنبالمان مىکند. سر در عمارت مربوطه مثل سر در همه مساجد و کلیساها پر از نقش و نگار است. اما آنچه جلب توجه مرا مىکند نام "طاووس ملک" است که به صورت سنگ برجسته بر دیوار نقش بسته است.
بگذارید همینجا آنچه از ریشه این تفکر مىدانم را بیاورم. "یزیدیان" هم مثل بسیارى از پیروان ادیان باستانى اعتقاد دارند که "جهان و هرچه در او هست" از چهار عنصر اصلى یعنى آب، باد، خاک و آتش ترکیب یافته است. خداوند به ادعاى خود، که در تمام کتابهاى مقدس عنوان شده، انسان را از آب و خاک آفرید در حالیکه به باور خود خداوندى خدا فرشتگان درگاه ابدیت همه از جنس آتشند. و آتش به باور آنها بر گل ﴿ممزوج آب و خاک﴾ ارجحیت دارد. از این رو وقتى خداوند از همه فرشتگان بارگاهش ﴿از جمله ملک مقرب، طاووس﴾ مىخواهد که در مقابل ساخته دست او، آدم، تعظیم کنند، ملک طاووس از این دستور نابجاى ایزدى سر مىپیچد و از همان زمان سر به شورش مىگذارد، شورشى که تا روز حشر ادامه خواهد داشت و یزیدیان آنرا شورشى بر حق مىشناسند.
و اما دوزخى که من در پرستشگاه لالش دیدم تنها چند دخمه غار مانند تار و تیره بود با خمره‌هائى که کنار هم چیده شده بودند و رویشان رنگ مشکى ریخته بودند تا فضا را مرموزتر و ترسناکتر کنند. درهاى دخمه آنقدر کوتاه بودند که باید خمیده از آنان مىگذشتى و اگر دقت نمىکردى ممکن بود سرت به دیوار ناصاف غار مىخورد. با اینهمه حتى بچه‌ها هم از این دوزخ نمىهراسیدند چه رسد به بزرگسالانى مثل من که ده برابر این را در جشن هالووین امریکائیها دیده بودم.
بخش مهم و تعیین کننده این مراسم، جدا از گره زدن به پارچه‌هائى که به ستونهائى بسته شده‌اند ﴿مثل دخیل بستن﴾ یا طواف کردن دور مقبره‌اى که لابد گور یکى از قدیسان یزیدى است، پرتاب دستمال به سنگ برجسته‌اى است که از دیواره غار بیرون زده است. اصلى‌ترین مرحله حاجى شدن این است که با چشمان بسته از فاصله شش هفت مترى دستمال سیاهى را که به بزرگى چارقد زنان کرد است به طرف این سنگ پرتاب کنى. اگر در سه بار موفق شوى دستمال را به برجستگى سنگ گیر بدهى حج‌ات قبول شده است وگرنه باید روز دیگر برگردى و دوباره تلاش کنى. من شاهد بودم که بسیارى از زوار موفق نشدند از این آزمایش بگذرند. من اما به شهادت فیلمهائى که از این مراسم دارم از این بوته سربلند به در آمدم!

اطلاعات بیشتر در مورد شیطان پرستها (یزیدیان)
مذهب یزیدى غیرمعمول ترین مذهب روى زمین است. علیرغم مخالفت شدید اسلام با آن و تعقیب و کشتار هوادارانش در طى قرون گذشته هنوز هم پابرجاست و مریدان بسیارى در میان کردها دارد ﴿تعداد پیروان این فرقه را در سراسر جهان بیش از ۲۰۰ هزار نفر تخمین میزنند که شصت هزار نفر از آنان در سوربه و عراق ساکنند﴾. عده اى از محققین نام "یزیدى" را دلیل بر انتصاب آنان به "یزید ابن معاویه"، خلیفه بنى امیه دانسته اند. به اعتقاد متخصصین لغت "یزیدى" باید ریشه در "ایزد" و یا "یزدان" داشته باشد. البته ربط "یزیدیان" به بنى امیه مورد تائید همگان است چرا که شیخ اعظم آنها که این مذهب بسیار قدیمى‌ و تقریبا منسوخ شده را که ریشه اش از دین زرتشت و حتى میترائیسم در میگذرد جان تازه داد "عدى ابن مسافر اموى"، شیخى صوفى مسلک بود که در قرن سیزدهم میلادى در سوریه زندگى میکرد و همچنان که از نامش بر میآید از قوم بنى امیه بود. هرچند یزیدیان کتاب مقدس به آن معنا که در دیگر مذاهب رسم است ندارند اما کتاب شیخ عدى را با احترام و حرمت خاصى پاس میدارند. این را هم بگویم که تا مدتها پیش داشتن سواد خواندن و نوشتن براى یزیدیان تابو محسوب میشد و یکى از دلائل کمبود چشمگیر اسناد در مورد این مذهب همین امر باید باشد. به هر حال دو کتاب را میتوان نام برد که به این مذهب تعلق دارند "کتاب جلوه" منصوب به شیخ عدى و "کتاب سیاه" منصوب به پسر او.
جشنهاى یزیدیان بر منباى تقویم زرتشتى/ میترائى استوار است و مهمترین آنها همان مراسم "جام" است که هر ساله در اواخر ماه جولاى میلادى ﴿اواسط تابستان﴾ در روستاى "لالش" در مرکز کردستان عراق برگزار میشود ﴿این همان مراسمى است که من در آن شرکت داشته ام﴾. این مراسم البته به مدت هفت روز ادامه دارد و در آن علاوه بر زیارت مرقد شیخ عدى و دیدار از دوزخ، مجسمه بزرگى از طاووس میسازند که سمبل ملک طاووس "شیطان" است.
باور این مردم از جهان ملغمه ایست از باور زرتشتى، میترائى و صوفى. در این باور "یزدان" در آغاز مرواریدى آفرید که پس از گذشت چهل هزار سال شکست و ملک طاووس، فرشته مقرب یزدان، از خرده ریز همین مروارید "جهان مادى" را خلق کرد. پس از آن بود که فرشتگان دیگر توسط یزدان خلق شدند. در این باور، "شیطان" نه دشمن خدا که شریک او در خلقت جهان است. روایت "یزیدى" از خلقت انسان به روایت یهودى/ مسیحى از خلق آدم و حوا نزذیک است با این تفاوت که "شیطان" نه فرشته مغضوب وسوسه گر که آموزگارى خردمند براى انسان است. در این باور خدا پس از خلق انسان خودش را از ماجرا کنار کشیده و دخالتى در نیکى و بدى او ندارد. آنکه راه نیک و بد را نشان انسان میدهد همانا ملک طاووس است.
و اما رهبریت یزیدیان رهبریتى موروثى است. در سلسله مراتب آنها مثل هر سلسله مراتب دیگرى شیخ یا "پیر" فرا دست است و "مرید" فرو دست.


مراسم حج "شیطان پرستان" به روایت تصویر

پیر فرقه یزیدی، رهبر فعلی شیطان پرستان جهان

 

تابلو پرستشگاه لالش در مرکز کردستان عراق

 

 

گنبد پرستشگاه لالش

  

 

شبستان پرستشگاه

 

 

در ورودی جهنم

 

نام فرشته مقرب بر سر در جهنم

 

 

دالانی در جهنم

 

 

یکی از خدمتگزاران جهنم

 

 

مردم برهنه پا در کوچه های دهکده لالش در مراسم حج

 

 

و بالاخره ازدحام "یزیدیان" در مراسم پرستشگاه لالش که سه روز و سه شب ادامه دارد.


نوشته شده توسط مریم خوشرفتار در پنج شنبه 86/5/25 و ساعت 4:5 عصر | نظرات دیگران()

بالا

بالا